گیاهخواری : تاریخچه، دانستنی‌ ها و حقایق

421
گیاهخواری عمل یا نظریه‌­ زندگی کردن با خوردن صرفاً سبزیجات، میوه، دانه‌­ها، غلات، حبوبات و مغزها با یا بدون مصرف لبنیات و تخم‌مرغ است که عموماً به دلایل اخلاقی، مذهبی، زیست‌­محیطی و غذایی انجام می‌­گیرد.

در گیاهخواری ، تمام انواع گوشت (گوشت، مرغ و غذای دریایی) کنار گذاشته می­‌شود ولی بسیاری از گیاهخواران، شیر و لبنیات را مصرف می‌­کنند.

گیاهخواران در غرب، معمولاً تخم‌­مرغ می­‌خورند اما در هند مانند ساکنین مدیترانه در گذشته، تخم‌­مرغ را حذف می‌­کنند.

گیاهخوارانی که همه­ محصولات حیوانی را (همچنین محصولاتی چون چرم، ابریشم، عسل و پشم) کنار می‌­گذارند، افراد وگان نام دارند.

افرادی که لبنیات را مصرف می­‌کنند، گاهی گیاه‌خواران لاکتو نام می‌­گیرند و افرادی که تخم‌مرغ هم می­‌خورند، گیا‌هخواران لاکتو-اوو نام دارند.

در میان عده‌ای از مردم کشاورز، مصرف گوشت به جز در طبقات بالا، مرسوم نبوده است. این افراد را نیز به اشتباه، گیاهخوار نامیده­‌اند.

عدم مصرف گوشت احتمالاً برای پالایش موقت یا به عنوان آیین مذهبی انجام می‌­شد.

در میانه­ هزاره‌­ی اول قبل از میلاد در هند و شرق مدیترانه، رژیم غذایی فاقد گوشت به عنوان جنبشی فلسفی، محبوب شد. اولین مورد مستند عدم مصرف گوشت در مدیترانه، مربوط به فیثاغورث فیلسوف می‌­باشد که ادعا می‌­کرد همبستگی و خویشاوندی حیوانات، پایه‌ای برای خیرخواهی و نوع دوستی انسان نسبت به آن­ها می‌­باشد.

از افلاطون به بعد، بسیاری از فلاسفه غیرمسیحی (مثلاً اپیکوروس و پلوتارک)، به ویژه نوافلاطونیان، رژیم غذایی بدون گوشت را پیشنهاد دادند. این دیدگاه، قربانی کردن برای عبادت را نکوهش می‌­کرد و اغلب با عقیده‌­ی تناسخ روح و به­‌طور کلی­تر، با ایده‌­ی جستجوی هماهنگی و نظم در جهان، همراه بود.

در هند، پیروان آیین بودا و جین براساس دلایل اخلاقی و مذهبی، حیوانات را نمی‌­کشتند. به اعتقاد این افراد، انسان نباید به هیچ موجود دارای ادراک و آگاهی آسیب بزند. این عقیده بعداً در آیین برهما و هندو نیز، به خصوص در مورد گاو، اجرا شد.

در مدیترانه هم، این عقیده، قربانی کردن برای عبادت را نکوهش می‌­کرد و شامل ایده­‌هایی در خصوص نظم در جهان بود.

طی قرن‌­های بعد، رژیم گیاهخواری در مناطق هند و مدیترانه گسترش یافت. گرچه آیین بودیسم در هند به­‌مرور کم‌رنگ شد، دیدگاه آسیب نرساندن به موجودات (آهیمسا) و رژیم بدون گوشت در هزاره­ اول میلادی گسترش پیدا کرد و درنتیجه، بسیاری از طبقات بالا و همچنین گروهی از طبقات پایین، این رژیم را برگزیدند.

در فراتر از مرزهای هند، این دیدگاه به همراه بودیسم به شمال و شرق تا چین و ژاپن هم گسترش یافت. در برخی از کشورها، ماهی نیز در این رژیم قرار گرفت.

در غرب رود سند و هند، در نتیجه سنت‌­های مذهب یکتاپرستی، تمایل به گیاهخواری کم‌تر بود. بااین‌­حال، در کتاب مقدس عبری نوشته شده­‌است که انسان اولیه در بهشت، گوشت نمی­‌خورد.

گروه­‌های زاهد یهودی و برخی از اولین رهبران مسیحی، خوردن گوشت به طور حریصانه و گران قیمت و بی رحمانه را نهی کردند. برخی از دستورات راهبان مسیحی شامل نهی خوردن گوشت بود و بیان شده‌­بود که این، می‌­تواند حتی برای افراد عامی نیز یک توبه و تمرین معنوی باشد. تعدادی از روحانیون مسیحی از جمله روحانی آنتونی از مصر، گیاه‌خوار بودند. بسیاری از مسلمانان، مخالف گیاهخواری بودند ولی صوفیان، رژیم بدون گوشت را برای جویندگان معنویت، توصیه می‌­کردند.

گیاه خواری در گذشته

  • قرن ­۱۷ تا ۱۹

در قرن ۱۷ و ۱۸ در اروپا، علاقه زیادی به دیدگاه انسان دوستی و پیشرفت اخلاقی وجود داشت و درنتیجه، حساسیتی نسبت به آزار جانوران به وجود آمد.

یک سری گروه‌­های پروتستان برای داشتن زندگی پاک و بی‌­گناه، رژیم بدون گوشت را در پی گرفتند. افرادی با دیدگاه‌­های فلسفی متفاوت هم به طرفداری از گیاهخواری پرداختند؛ مثلا ولتر، آن را تحسین کرد و پرسی بیش شلی و هنری دیوید تورو، این رژیم را انتخاب کردند.

در اواخر قرن ۱۸، فیلسوفی به نام جرمی بنتام بیان کرد که آزار حیوانات مثل آزار انسان، از دیدگاه اخلاقی اهمیت دارد و بیان داشت که آزار حیوانات مثل نژادپرستی می­‌باشد.

گیاه‌خواران در اوایل قرن ۱۹، مصرف الکل و گوشت را به دلایل غذایی و همچنین حساسیت­‌های اخلاقی، محکوم کردند. مثل گذشته، گیاهخواری همچنان در جهت ایجاد یک زندگی انسانی و منظم، تلاش می‌­کرد.

با این‌که جنبش گیاهخواری به طور کل با وجود افرادی با تمایلات اخلاقی پیش می‌­رفت ولی نهادهای ویژه­‌ای هم در زمینه‌­ی گیاهخواری فعالیت کردند.

اولین نهاد مرتبط با گیاهخواری در سال ۱۸۴۷ در انگلستان به دست فرقه­‌ی مسیحیان معتقد به انجیل تشکیل شد و انجمن بین­‌المللی گیاه‌خواران به طور آزمایشی در ۱۸۸۹  و به طور رسمی در ۱۹۰۸ تأسیس شد.

  • پیشرفت­‌های مدرن در گیاهخواری

در اوایل قرن بیستم در غرب، گیاهخواری به تغییر و سبک شدن رژیم غیرگیاهی، کمک کرد. در برخی جاها، رژیم بدون گوشت به عنوان یک پرهیز غذایی برای برخی بیماری­‌های خاص، در نظر گرفته می‌­شد. در جاهای دیگر به ویژه آلمان، این مسئله گوشه‌­ای از دیدگاه بزرگ‌تری از بحث گیاه‌­خواری بود که شامل تغییرات وسیع در سبک و عادات زندگی در جهت سادگی و سلامتی بود.

در نیمه دوم قرن ۲۰، کار فیلسوف اخلاق‌­گرای استرالیایی، پیتر سینگر، باعث زنده کردن علاقه فلسفی به گیاهخواری و موضوعات گسترده­‌تر در زمینه حقوق حیوانات شد. سینگر استدلال‌­های مفیدی را ارائه داد تا ثابت کند که پرورش حیوانات و کشتن‌شان برای تهیه‌ی غذای انسان، از جنبه­‌ی اخلاقی غیرقابل توجیه است.

استدلال‌­های او درمورد سایر روش­‌های رایج استفاده از حیوانات هم صدق می­‌کند؛ مثل استفاده در آزمایشات پزشکی و استفاده به عنوان سرگرمی. کارهای سینگر همچنین سوال دیگری را برانگیخت که آیا روش رایج رفتار با حیوانات با تفاوت­‌های اخلاقی بین انسان و حیوان توجیه می‌­شود یا خیر.

بحث دیگر، این سوال است که آیا رژیم بدون گوشت، به خصوص رژیم وگان، همه‌­ی مواد مغذی مورد نیاز سلامت انسان را فراهم می‌­کند یا خیر.

برای مثال در غرب، تا مدت‌­ها تصور عموم این بود که انسان قادر نیست پروتئین کافی را تنها از رژیم گیاهی به دست آورد ولی تحقیقات غذایی در دهه ۱۹۷۰ باعث شک به این باور شد و امروزه، به ندرت مورد قبول است.

موضوع مورد بحث اخیر این است که آیا رژیم وگان ویتامین B12  کافی را که انسان به مقدار کم (۱ تا ۳ میکروگرم در روز) برای ساختن گلبول­‌های قرمز و عملکرد صحیح اعصاب نیاز دارد، تأمین می‌­کند یا خیر.

منابع محبوب وگان برای B12 شامل یک ­سری غذاهای غنی‌­شده­ بدون محصولات حیوانی (مثل خمیرمایه مغذی، غلات صبحانه و شیر سویا) و مکمل‌­های ویتامین می‌­باشد.

در قرن ۲۱، رستوران­‌های غذای گیاهی در بسیاری از کشورهای غرب به فراوانی یافت می‌شدند و صنایع بزرگی به تولید غذاهای مخصوص گیاهی و وگان ( برخی از نظر شکل و طعم به محصولات مختلف گوشتی و لبنی شباهت داشتند)، اختصاص یافتند.

امروزه بسیاری از اجتماعات گیاهخواری و گروه‌­های حقوق حیوانات به انتشار دستور غذاهای گیاهی و اطلاعاتی در زمینه‌­ی فواید گیاهخواری و رژیم بدون گوشت برای سلامتی و محیط زیست و همچنین فضایل اخلاقی آن، می‌­پردازند.

گیاهخواری به عنوان راهی برای مقابله با تغییر آب‌­وهوا و استفاده‌­ی پایدار و بهتر از زمین، محسوب می‌­شود زیرا دامپروری منبع اصلی آزادسازی متان است و محصولات گوشتی به آب و زمین بیشتری نیاز دارند.

۵۳%
  • عالی
  • خوب
  • متوسط
  • ضعیف
منبع Britannica
1 نظر
  1. Sahar haghnevis می گوید

    عالی و مفید?

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

11 + دو =