اگر بخواهیم فیلم Tenet کریستوفر نولان را در یک جمله کوتاه تفسیر کنیم باید بگوییم، فیلم از نظر بصری استانداردهای چشمنواز سینمای نولان را دنبال میکند و حتی ممکن است در مواردی از آنها پیشی بگیرد. اما تراکم داستانی آن به گونهای است که باید به توصیه یکی از شخصیتهای فیلم، سعی نکنید که آن را درک کنید بلکه باید آن را حس کنید. همانطور که در دیالوگی از فیلم نیز میگوید: (نیازی نیست بفهمی، فقط حسش کن).
اگر از فیلم کوتاه سه بعدی نولان یعنی Doodlebug “حشره” رد پای او را تا آخرین ساختهاش یعنی فیلم تنت دنبال کنیم، گرایش او به جهانهای موازی و شکست زمان در روایتهایش کاملا قابل مشاهده است. همچنین میرسیم به کاراکتر اصلی فیلم کوتاهش که به ظاهر به دنبال حشرهای افتاده تا او را از بین ببرد اما به ناگاه با خودش در بعد کوچکتری (یا بهتر است بگوییم در جهانی دیگر) روبرو میشود که سپس دوباره بعد بزرگتر او بالای سرش ظاهر میشود که یعنی سه جهان متفاوت.
مواجهه با این جهانهای موازی در فیلم نولان، کارکردهای متفاوتی دارد. جدای از آنچه که کشف هر کدام از این جهانها در فیلم، با نوعی غافل گیری همراه است و مخاطب را شوکه میکند، نولان از این الگو برای یک طرح همیشگی در فیلمهایش بهره میبرد.
همان ضربهی اول به مخاطب برای گیج کردنش تا بخواهد خودش را جمع و جور کند، مقداری از فیلم گذشته است.
این سکانسهای ابتدایی در آثاری مثل “شوالیه تاریکی” یا “تلقین” اجرای درستی داشت که هیجان اولیه به خوبی منتقل میشد و مخاطب هم صرفا گیج نمیشد. اما در تنت این سکانس هیچ کارکردی ندارد جز اینکه مخاطب را گیج بکند.
در واقع تنت یک فیلم با ژانری سرحال است با نمادهایی شبیه به جیمز باند که گره در سینمای علمی تخیلی خورده است. این فیلم از منظر فضاسازی نیز بسیار شبیه به فیلم Inception است و با همان توضیحات مداوم علمی درون آن اثر.
تصور اصلی در اینجا این است که یک ماده معدنی کمیاب میتواند آنتروپی اشیا را معکوس کند. حالا این سوژه گیج کننده تبدیل به علتی می شود که میتواند باعث بروز جنگ جهانی سوم شود. اما سازمان جاسوسی به نام تنت با قهرمانهایش به دنبال حل این معما است.
نقد و بررسی فیلم Tenet
حادثهای که در آن کاراکترها بیش از مخاطبان اطلاع دارند و طرح و توطئه آن پیش از شروع فیلم، برنامه ریزی شده است.
در نتیجه ما باید با کنجکاوی تمام به دنبال کاراکترها بیفتیم تا از ماجرا سر در بیاوریم.
اما حادثه اولیه ” فیلم تنت ” چند تفاوت مهم با فیلمهای قبلی نولان دارد.
نکته اول اینکه فیلم با حضور خود ضد قهرمان شروع نمیشود.
عنصری که به فیلمهای قبلی نولان کمک میکرد که مخاطبان انتظارشان را با دیدن یک ضد قهرمان جذاب بالا ببرند و منتظر نبردی جذابتر بمانند. اما در اینجا به خصوص در مرحله اول تماشای فیلم، آنقدر متوجه خطر موجود در صحنه نمیشویم.
البته باز هم مثل همیشه با یک سرقت در فیلم نولان طرفیم. اما سرقت چه چیزی یا از سمت چه کسی آنقدر مشخص نیست.
تفاوت بعدی این شروع در یکسان بودن اطلاعات ما و قهرمانها است. ما همزمان با کاراکتر اصلی، اولین مواجهمان را با پدیده تنت تجربه میکنیم در حالی که از جزئیات آن خبر نداریم.
از سوی دیگر بی اطلاعی قهرمان از جهانهای موازی موجود در فیلم و همینطور بیاطلاعی ما بستر را برای یک استفاده دیگر از قاعده شکار و شکارچی فراهم کرده است.
جایی که قهرمان در نمایشگاه آسلو با یک نفر درگیر میشود که در جهت معکوس زمان که پیش میرویم در مییابیم که آن فرد خودش است. که در اینجا خودش به دست خودش لو رفته یا بهتر بگوییم شکار شده. از این زاویه نیز باز هم فیلم موجب غافلگیری مخاطب میشود.
همچنین نولان از پرداخت به شخصیتها، احساسات و عواطف آنها اجتناب کرده و تمام تمرکز خود را روی روایت قصه معطوف کرده است.
این همان کاری است که فیلم از ما میخواهد انجام دهیم.
همچنین بازیگران بزرگی چون واشنگتن، پتینسون، برانا و دبیکی در فیلم ایفای نقش میکنند اما با نزدیک شدن فیلم به انتها، باید به داستان توجه کنید نه آنها.
در بیشتر اوقات فیلم Tenet شاهد این هستیم که همه ماموریتی دارند و در حال انجام کارشان هستند. فیلم به ندرت فرصت نفس کشیدن یا درگیر شدن در عواطف شخصیتها را به شما میدهد.
در نهایت، ” فیلم تنت ” بار دیگر تعهد نولان به هیجان پرده بزرگ سینما را اثبات میکند.
در واقع نولان با فیلم خود سینما را زنده کرد؛ او از مردم دعوت میکند تا از تلویزیون دور شوند و هر طور شده، حتی با ماسک فیلمش را در سینما تجربه کنند.
در پایان فیلم Tenet شاید ندانید چه اتفاقهایی رخ داد، اما با این وجود هیجان زده میشوید. “تنت” به طرز باورنکردنی سرگرم کننده است. پس از تماشای فیلم تنت شاید حسی عجیب را تجربه کنید. هیچ چیز نمیدانید و سردرگم هستید.
شاید صحنههای اکشن تنت از نظر هیجان و خلاقیت بینظیر باشد و داستان آنچنان پیچیده و چالش برانگیز باشد که سالها در مورد آن بحث شود، اما هویت و احترام یک اثر برای بیننده مهمترین دارایی یک فیلم است.
هیچ واقعیتی در مورد اینکه جناحهایی که در فیلم مشاهده میکنیم چه کسانی هستند یا اینکه چرا آنها به هر چیزی اهمیت میدهند، در تنت وجود ندارد.
در واقع بینندگان نمیتوانند به طور کامل دیالوگهای “تنت” را درک کنند و احتمالا در تلاش برای درک طرح پیچیده آن نیز همین مشکل را دارند.
اما این آزمون ریاضی فیزیک دشوار، یک اکشن مسحورکننده است که میتواند بیننده تنت را امیدوار کند.
در آخر این بینندگان هستند که باید تصمیم بگیرند آیا از معمای داستانی متراکمی که نولان برای گره گشایی برای آنها ایجاد کرده لذت میبرند یا خیر.
ویژگی های فیلم Tenet
فیلم Tenet احتمالا همچنین دردسرسازترین پروژهای که نولان تا به امسال پذیرفته نیز بوده است. این کارگردان اعتقاد دارد که باید تا حد امکان از استفادهی جلوههای کامپیوتری جلوگیری شود تا حس واقع گرایانهی فیلم به بیننده انتقال یابد.
پیچیدگیهای فیلم جدید کریستوفر نولان واقعا زیاد است و اساسا مفاهیم موجود در آن به خودی خود هر فردی را گیج میکنند.
اگرچه فیلم تنت از لحاظ علمی کاملا دقیق نیست، اما میتوان گفت تقریبا با یک فیلم علمی روبرو هستیم. نولان قبل از آغاز فیلم برداری با کیپ تورن، فیزیکدانی که پیشتر برای فیلم “میان ستارهای” با او همکاری کرده بود، جلساتی برگزار کرد تا مطمئن شود مفاهیم فیلم صحیح هستند.
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف