آنیا تیلور جوی (Anya Taylor-Joy) با بازی بینظیر خود در نقش “الیزابت هارمن” یکی از محبوبترین کاراکترهای سریالهای چند سال اخیر را در فیلم The Queen`s Gambit (گامبی وزیر) فیلم ملکه شطرنج خلق کرده است.
در سال ۱۹۸۳ والتر توویس رمانی با همین نام منتشر کرده است که فیلم The Queen`s Gambit که با نام فارسی ” ملکه شطرنج ” یا ” گامبی وزیر ” شناخته میشود.
مینی سریال ملکه شطرنج ۷ قسمتی است که توسط اسکات فرانک و آلن اسکات ساخته شده و در ۲۳ اکتبر سال ۲۰۲۰ در نتفلیکس منتشر شده است. این سریال در مدت زمان کمی با گذر از ۷۰ میلیون بیننده، به پربینندهترین مینی سریال شبکه نتفلیکس تبدیل شده است. این سریال در حالی تبدیل به پربینندهترین سریال نتفلیکس شده است که هیچ فردی حتی سازندگان آن، انتظار چنین باز خوردی را نداشتند. (بهترین فیلم های سال ۲۰۲۱)
بررسی سریال گامبی وزیر
این سریال داستان مسیر مبارزه دختری جوان است برای قهرمان شطرنج شدن، اما این سریال صرفا درباره شطرنج نیست. پایههای درام و حیات اصلی داستان، از جای دیگری سرچشمه میگیرد، تنهایی یک زن.
عصر کنونی فیلم سازی شاید بیش از هر چیز دیگری به تحولات اجتماعی دهه هفتاد میلادی در آمریکا شبیه باشد، زمانی که زرق و برق بیش از هر چیز دیگری خواهان پیدا کرد و دوران اوج شکوفایی موسیقی راک و پاپ بود. در حالی که سریالهایی با داستانهایی پر پیچ و خم و بودجههای کلان در حال شکستن رکوردهای بازدید هستند، اسکات فرانک (خالق سریال) دست روی یک داستان ساده اما با ویژگیهای منحصر به فرد گذاشت.
اوایل دهه هشتاد بود که والتر تویس، نویسنده کتاب The Queen`s Gambit به نگارش کتابی، نه به تبعیت از موج تازه ایجاد شده داستانهای نویسندگان نسل سوم که به همان شیوه و فرم پیشین و کلاسیک دست زد و نتفلیکس حالا، همان کار را تکرار کرد.
سریال The Queen`s Gambit را میتوان ادامه راه جنبشهای فمینیستی سالهای اخیر دانست اما اسکات فرانک دچار سطحی گرایی شعارهای فمینیستی نمیشود و به اصل داستان گویی، بیشتر از هر چیز دیگر بها میدهد.
اگر چه سریال جدید اسکات فرانک آهسته و کند به نظر میرسد، اما درام جذاب آن ارزش تماشا را دارد. این مینی سریال درام، نگاهی صریح به سوء مصرف مواد و اعتیاد دارد. در تعریف ساده سریال باید گفت، این یک قصه جذاب و زیبا است که از بازی پادشاهان به عنوان راهی برای بیان یک داستان حیاتی و مرتبط با تاریکیهای درون انسان بهره برده است.
از طرفی این سریال به نابرابری جنسیتی و عدم توجه بنیانی به بانوان نیز توجه خاصی داشته است. چرا که داستان اصلی ماجرای یک قهرمان زن را در قلمرو تحت سلطه مردها به نمایش میگذارد.
خلاصه فیلم The Queen’s Gambit
این سریال داستان دختری یتیم که با مرگ یا در واقع خودکشی مادر عجیب و غریبش در یتیم خانه دست و پنجه نرم میکند را روایت میکند. در سالهایی که در یتیم خانهها به بچهها قرصهای آرامشبخش میدادند، او به این آرامشبخشهای توهمزا اعتیاد پیدا میکند و البته توهماش در مسیر خلاقیت در بازی شطرنج قدم برمیدارد. الیزابت هارمن فقط با دیدن سرایدار مدرسه با خودش شطرنج را یاد میگیرد و همبازی او میشود.
هر چند هارمن از یتیم خانه بیرون میزند اما خانوادهای که او را به فرزندی قبول کردهاند، با ازدواجی متلاشیشده روبرو هستند. چیزی که زندگی الیزابت هارمن را عوض میکند، فقط نبوغ او در شطرنج نیست.
او میداند که اگر میخواهد زندگیاش را تغییر دهد باید به چیزی بچسبد که در آن استعداد دارد.
قسمت اول و دوم مهیا کردن مخاطب برای پذیرفتن استعداد شطرنج این دختر و البته اعتیادش به آرامبخش است. با این حال بازی سرد بازیگر نقش کودکیهای الیزابت هارمن و کارگردانی سنجیده مانع از این میشود که به دام احساساتی کردن تماشاگر و سانتیمانتالیسم بیفتد.
خوب که نگاه کنیم خود این سریال همانند یک بازی شطرنج هوشمندانه چیده شده است. سربازها را حرکت میدهد و بعد مهرههای اصلیتر را جلو میگذارد تا نوبت به قسمت آخر و بازی وزیر و مات کردن تماشاگر برسد.
با وجود سرمایی که در دل قسمتهای اول تا چهارم در جریان است ریتم خوب و هیجانی که کارگردان از مسابقههای بث هارمن میگیرد باعث میشود قسمتها را پشت سر هم نگاه کنید بدون اینکه بخواهید وقفهای بینشان بیفتد.
اگر مثل ما تصور نمیکردید که بازی شطرنج همچنان هیجانانگیز شود که نفستان را در سینه حبس کند، این سریال ( فیلم The Queen’s Gambit ) ساخته شده است تا به ما ثابت کند اشتباه میکردیم.
نقد و بررسی فیلم ملکه شطرنج
اگر قرار باشد نکات مثبت سریال را بشماریم اول از همه باید به حساب شده بودن قسمتها و شیوه طراحی روند داستان اشاره کنم.
سریال یک مسیر درست را طی میکند تا به قسمت پنجم و ششم و فروپاشی قهرمان برسیم و در قسمت آخر ناگهان شاهد فوران احساسات باشیم.
نکته بعدی شخصیت پردازیهای درست و به خصوص شکل دادن به شخصیتهای فرعی جذاب است.
از کاراکتر رقبایی که بث با آنها بازی میکند و قسمت آخر مهم میشوند مثل تاونز و بنی وهری بگیرید تا یک استاد بزرگ پیر اهل شوروی که فقط چند دقیقه او را میبینیم اما حضورش تاثیر گذار است.
شخصیت مادر خوانده هم در نیمی از سریال اهمیت زیادی دارد. باز هم یک مادر غیر متعادل نصیب بث شده که اول فکر میکنید قصد سوءاستفاده از او را دارد اما کم کم پیوندی بین آنها شکل میگیرد و نقاط مشترکشان را کشف میکنند تا جایی که از دست رفتن مادر آغاز فروپاشیهای هارمن است.
دشمن فرضی یعنی بورگوف شطرنج باز اهل شوروی هم در سکوت آن قدر خوب پرداخته شده که میشود وحشت بث از رویارویی با او را درک کرد.
در آخر هم بازیهای درخشانی که به کاراکترهای سریال جان دادهاند و قصه را به جلو میبرند و در مرکز همهشان آنا تیلور جوی قرار دارد که به نظر میرسد اسماش را در فصل جوایز تلویزیونی آینده خواهیم شنید.
بازی کردن چهارده سالگی تا بیست و چند سالگی یک دختر کار دشواری است.
آنا تیلور جوی نه تنها موفق میشود این بازه ده ساله و بلوغ هارمن را بازی کند که چشمان و صورتش حالت مریضی دارد بلکه هم عطش پیروزی و هم نابودی بعد از شکستهای او را خیلی خوب منعکس میکند.
بازی درخشان دیگر متعلق به ماریل هلر در نقش خانم ویتلی مادرخوانده بث است و اگر اسماش برایتان آشناست به این دلیل است که او کارگردان نامزد اسکار و سازندهی فیلمهایی مثل “میتونی منو ببخشی؟” و “روزی زیبا در محله” است که در این سریال به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفته است.
مورد مناقشه برانگیز این سریال فقط قسمت آخر است که بعضیها به آن اعتراض دارند و معتقدند که پایان خوش آن بیش از اندازه است.
واقعیت این است که فیلم The Queen’s Gambit یک سریال آمریکایی است که به شیوه سریالهای آمریکایی ساخته شده است که سرگرم کننده، ملموس و در نهایت باید دوست داشتنی هم باشد.
ملکه شطرنج از آن سریالهایی است که اگر بازیگر مرکزیاش نبود، هیچوقت چنین تاثیری را نمیگذاشت. او حتی در سکوت مسابقات شطرنج با حرکت چشم و بدنش به ما میفهماند در موقعیت شکست است یا پیروزی. در نتیجه حتی اگر شطرنج هم بلد نباشید متوجه اتفاقی که برای قهرمان قصه در حال وقوع است میشوید.
- عالی